Select Page
مدل های قیمت گذاری محصولات و خدمات با 7 مدل تخصصی

مدل های قیمت گذاری محصولات و خدمات با 7 مدل تخصصی

مدل های قیمت گذاری محصولات و خدمات با 7 مدل تخصصی

7 مدل رایج برای قیمت گذاری محصولات و خدمات

اگر کارآفرین و یا مدیر ارشد قیمت گذاری یک کسب و کار باشید، یکی از تصمیمات مهمی که ممکن است بگیرید این است که چگونه قیمت محصولات و خدمات خود را تعیین کنید.

جمع آوری، تجزیه و تحلیل داده های بازار ممکن است به حمایت از فرآیند تصمیم گیری برای قیمت گذاری محصولات و خدمات، کمک کند.

مدل های قیمت گذاری یکی از راه‌های تجزیه و تحلیل و به کارگیری این اطلاعات هستند، زیرا اثرات قیمت های مختلف را در شرایط خاص بازار نشان می‌دهند و پیش‌بینی می‌کنند.

در این مقاله مدل سازی قیمت‌گذاری را تعریف می‌کنیم و هفت نوع از مدل های قیمت گذاری را توضیح می‌دهیم تا به شما کمک کند به بهترین شیوه برای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات کسب وکار خود، تصمیم گیری نمایید.

مدل سازی قیمت گذاری چیست؟

مدل سازی قیمت گذاری به روش هایی اشاره دارد که می توانید برای تعیین قیمت مناسب برای محصولات و خدمات خود از آن ها استفاده کنید.

مدل های قیمت گذاری، عوامل مختلفی مانند هزینه تولید محصول و خدمات، درک مشتری از ارزش آن و نوع محصول و خدمات را در نظر می گیرند. و این عوامل اغلب به صورت بصری در نموداری مانند منحنی تقاضا نشان داده می شوند.

بهترین مدل های قیمت گذاری، مدل هایی می باشند که درآمد را برای کسب و کار شما به حداکثر می رساند و استراتژی مورد استفاده شما ممکن است برای قیمت گذاری محصولات و خدمات در طول زمان متفاوت باشد.

مدل های قیمت گذاری و 7 مدل برای قیمت گذاری محصولات و خدمات

اگر می خواهید قیمت گذاری خود را تجزیه و تحلیل کنید و تغییرات لازم را در این خصوص انجام دهید، ممکن است مفید باشد که در مورد برخی از مدل های قیمت گذاری رایج برای محصولات و خدمات، اطلاعاتی داشته باشید.

استراتژی ها و مدل های قیمت گذاری مختلف بر بخش‌ های مختلف رابطه تامین کننده محصولات و ارائه‌دهنده خدمات و مشتری تأکید می‌کنند و احتمالاً برای موقعیت‌های مختلف منطقی خواهند بود.

بسیاری از سازمان ها، شرکت ها و کسب و کارها از انواع مدل های قیمت گذاری برای محصولات و خدمات مختلف خود استفاده می کنند یا حتی ممکن است از ترکیب مدل های قیمت گذاری مختلف برای به حداکثر رساندن سود، استفاده نمایند.

برای کمک به شما در تصمیم گیری برای انتخاب از بین مدل های قیمت گذاری و یا ترکیب آن ها، در اینجا 7 نوع رایج از مدل های قیمت گذاری آورده شده است که عبارت اند از:

1. قیمت گذاری بر مبنای هزینه تمام شده
2. قیمت گذاری بر مبنای ارزش پایه محصول یا خدمت
3. قیمت گذاری بر مبنای ساعت و زمان صرف شده
4. قیمت گذاری ثابت و یکنواخت
5. قیمت گذاری بر مبنای معیارهای منصفانه
6. قیمت گذاری بر مبنای میزان کارایی، عملکرد و اثربخشی
7. قیمت گذاری ملازم و نگهدارنده

مدل های قیمت گذاری

مدل های قیمت گذاری محصولات و خدمات با 7 مدل تخصصی

 

1.مدل های قیمت گذاری:  قیمت گذاری بر مبنای هزینه تمام شده

قیمت گذاری بر مبنای هزینه تمام شده می تواند یک استراتژی نسبتا ساده و در عین حال قدرتمند برای تعیین قیمت محصولات و خدمات باشد.
برای استفاده از قیمت گذاری بر مبنای هزینه تمام شده، باید هزینه کل مواد، سربار نیروی کار و … را محاسبه ‌کنید که برای ساخت یک محصول صرف می‌شود و سپس حاشیه سود مطلوب را اضافه ‌کنید تا سود مناسبی با توجه به کسب و کار به دست آورید.

به منظور استفاده از این مدل، باید هزینه هایی را که به تولید محصول و یا ارائه خدمات شما کمک می‌کنند شناسایی کنید و تجزیه و تحلیل دقیقی از عوامل بازار و صنعت انجام دهید تا درصد حاشیه سود مناسب را تعیین کنید.
هنگام تصمیم گیری در مورد زمان و نحوه استفاده از این استراتژی، ارزیابی حاشیه سود استاندارد در صنعت خود و همچنین مکان و تقاضا را در نظر بگیرید.

2. مدل های قیمت گذاری: قیمت گذاری بر مبنای ارزش پایه محصول یا خدمت

قیمت گذاری بر مبنای ارزش پایه محصول یا خدمت از درک مشتری از ارزش محصول و خدمات شما و یا از ارزش ایجاد شده برای مشتریان، جهت تعیین قیمت ها استفاده می کند.
استفاده از این استراتژی شامل بررسی، تجزیه و تحلیل و محاسبه ایده اولیه مشتری در مورد ارزش محصولات و خدمات شما است.

از آنجایی که این استراتژی لزوماً هزینه تولید را در نظر نمی‌گیرد، اغلب برای محصولات و صنایعی که قیمت آن، معمولاً به میزان قابل توجهی از هزینه‌ها بیشتر است، مناسب است.
به عنوان مثال، کالاها و خدمات لوکس ممکن است از یک مدل قیمت گذاری بر مبنای ارزش پایه محصول یا خدمت استفاده کنند، زیرا مشتریان مایلند بدون توجه به هزینه تولید، برای یک تجربه لذت‌بخش یا خرید محصول با نام تجاری معروف، مبلغ زیادی بپردازند.

3. مدل های قیمت گذاری: قیمت گذاری بر مبنای ساعت و زمان صرف شده

قیمت گذاری ساعتی عمدتاً برای قیمت گذاری خدمات کالاها یا محصولات فیزیکی استفاده می شود. این مدل قیمت گذاری اغلب عواملی مانند ارزش نیروی کار ارائه دهنده خدمات و هرگونه هزینه مرتبط با آن را در نظر می گیرد.

قیمت گذاری ساعتی ممکن است به اسناد بیشتری نسبت به سایر انواع قیمت‌گذاری نیاز داشته باشد، به‌ویژه از سوی ارائه ‌دهنده خدمات، زیرا مشتریان اغلب دوست دارند دقیقاً بدانند چه خدمات و وظایفی در مدت زمانی که هزینه پرداخت کرده‌اند، انجام شده است.

4. مدل های قیمت گذاری: قیمت گذاری ثابت و یکنواخت

قیمت گذاری ثابت که به عنوان قیمت گذاری مبتنی بر پروژه نیز شناخته می شود، شامل تعیین قیمت برای کل قرارداد یا پروژه است.
این روش ثبات هزینه را برای مشتری به ارمغان می آورد و در صورتی که بتوانید پروژه را به طور مؤثر تکمیل کنید، ممکن است سود را به حداکثر ممکن برسانید.

5. مدل های قیمت گذاری: قیمت گذاری بر مبنای معیارهای منصفانه

در برخی موارد، ممکن است مایل به پذیرش کالا، خدمات یا سهام در یک شرکت به عنوان جبران محصول یا خدمات خود باشید.
انتخاب پیشنهاد قیمت گذاری بر مبنای معیارهای منصفانه ممکن است به عواملی مانند اندازه و موفقیت شرکت مشتری و همچنین عملکرد پیش بینی شده سود و سهام آن ها بستگی داشته باشد.

همچنین اگر در شرایطی هستید که به درآمد نقدی و ارزش بلندمدت نیاز دارید، ممکن است ترکیبی از قیمت گذاری بر مبنای معیارهای منصفانه و یک مدل قیمت‌گذاری متفاوت انتخاب کنید.

6. مدل های قیمت گذاری: قیمت گذاری بر مبنای میزان کارایی، عملکرد و اثربخشی

قیمت گذاری مبتنی بر عملکرد به کیفیت خدمات خاص ارائه شده برای تعیین قیمت متکی است.
این مدل زمانی، بهترین کارایی و اثربخشی را دارد که بتوانید نتایج کار خود را مستند کنید و با پرداخت زودتر برای آن نتایج موافقت کنید.

این مدل اغلب پیچیده است و ممکن است روابط کاری که انگیزه عملکرد را بهبود می دهد، پشتیبانی کند.
به دلیل ماهیت اغلب ذهنی عملکرد پروژه، ممکن است تنها در صورتی که کسب و کار یا سازمان شما از پشتیبانی قانونی قوی برای بررسی قراردادها پیش از موعد، برخوردار باشد بخواهید از این مدل استفاده کنید.

7. مدل های قیمت گذاری: قیمت گذاری ملازم و نگهدارنده

قیمت گذاری ملازم و نگهدارنده شامل تعیین قیمت خدمات و محصولات و توافق بر سر آن ها با مشتری قبل از اتمام کار است.
قیمت ‌های ملازم و نگهدارنده را می‌توان با استفاده از ارزش خدمات ارائه ‌شده تنظیم کرد – به عنوان مثال، دریافت مبلغ مشخصی برای تعداد معینی از تعاملات مشتری در هر ماه – یا با استفاده از زمان، مانند قراردادی که شامل 80 ساعت کار مشاوره قابل پرداخت در هر ماه تقویمی است.

برخی از قرارداد های قیمت نگهدارنده به مشتری این امکان را می دهد که ساعات باقیمانده یا واحدهای قابل پرداخت را ذخیره کنند و در دوره زمانی بعدی از آن ها استفاده کند.

واحد مستقل خدمات حسابداری مدیریت

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره برنامه ریزی فروش

خدمات مشاوره خرید، ادغام و مشارکت (M&A)

ادج استراتژی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
مدل های قیمت گذاری جهت تصمیم گیری و انتخاب بهترین شیوه برای قیمت‌گذاری محصولات و خدمات شرکت و سازمان، روش هایی را معرفی می کند که سودآوری را به حداکثر برساند.

نویسندگان:
منبع:
indeed
ترجمه: BusinessTK

Keywords:
مدل های قیمت گذاری
قیمت گذاری محصولات و خدمات
قیمت گذاری محصولات
قیمت گذاری خدمات
مدل سازی قیمت‌ گذاری

هدایای تبلیغاتی و سررسید سال جدید آرمان پرستیژ - businesstk.com
نمایشگاه چاپ و بسته بندی میانمار آذر 1403 MYANMAR PRINT - businesstk.com

نمایشگاه چاپ و بسته بندی میانمار آذر 1403 MYANMAR PRINT

نمایشگاه چاپ و بسته بندی میانمار آذر 1403 MYANMAR PRINT نمایشگاه چاپ و بسته بندی میانمار 2024 MYANMAR PRINT نمایشگاه چاپ و بسته...
بسته های سازمانی آجیل و خشکبار جاوید - businesstk.com
نمایشگاه حمل و نقل لهستان بهمن 1402 INTRALOGISTICA - businesstk.com

نمایشگاه حمل و نقل لهستان بهمن 1402 INTRALOGISTICA

نمایشگاه حمل و نقل لهستان بهمن 1402 INTRALOGISTICA نمایشگاه حمل و نقل لهستان 2024 INTRALOGISTICA نمایشگاه حمل و نقل...
عملیات فرآیند رسیدگی به شکایات استاندارد ایزو 10002 - businesstk.com

عملیات فرآیند رسیدگی به شکایات استاندارد ایزو 10002

عملیات فرآیند رسیدگی به شکایات استاندارد ایزو 10002   استاندارد ISO 10002 – رسیدگی به شکایات مشتری (ISO 10002:2014) امروزه...
1400 06 17 خدمات مشاوره استراتژی 004

مشاوره استراتژی

1400 06 17 خدمات مشاوره Business Model 005

مشاوره

Business Model

1400 06 17 خدمات مشاوره مدیریت محصول 003

مشاوره مدیریت محصول

1400 06 17 خدمات مشاوره Marketing Plan 003

مشاوره

Marketing Plan

1400 06 17 نوآوری 003 scaled

نیاز روز نوآوری

1400 06 17 کارآفرینی 007

نیاز روز کارآفرینی

1400 06 17 عارضه یابی 002

نیاز روز عارضه‌یابی

1400 06 17 پسا کرونا 002

نیاز روز پسا کرونا

1400 06 17 محیط زیست 003

نیاز روز محیط زیست

1400 06 19 ادج استراتژی 002

نیاز روز Edge Strategy

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

مدیریت یکنواخت و مؤثر برند در مقیاس مناسب، ممکن است کاری چالشی و دلهره آور باشد، اما با فناوری مناسب، نه تنها به راحتی می توان مدیریت برند و برندینگ انجام داد، بلکه بهبود و توسعه برای تجربه بهینه مشتری نیز امکان پذیر است.

ارزش مدیریت برند

برند با ارزش و ثابت و قابل تشخیص برای مشتریان(به وضوح و اغلب) که هم به صورت سنتی و هم دیجیتال قابل مشاهده و در دسترس مخاطبان است، بزرگترین دارایی یک شرکت می باشد.
اما مدیریت برند با کانال‌های متنوع که دائماً در حال تغییر می باشند و به طیف گسترده‌ای از ذینفعان و کاربرانی که نیاز به تعامل با آن دارند، خدمت می‌کند، یک چالش بسیار بزرگ است.

پیام برندینگ

برند و برندینگ باید پیام برنامه ریزی شده، یکسان و ثابتی را در تبلیغات، مقاله، سایت‌، محتوای تولید شده توسط کاربر، و پلتفرم‌های متعدد اطلاع رسانی کند و نشر دهد؛ اعم از آنکه مالکیت آن ها مربوط به شرکت باشد یا آن ها را خریده باشند و یا …
در تمام این مدت، مالک برند باید کنترل دارایی های خود را حفظ کند، به عنوان مثال حفظ و نگهداشت با دقت سرمایه، از دور خارج کردن دارایی های منسوخ شده و به گردش درآوردن دارایی های جدید، همه اینها در حالی که باید مراقب بودجه، کارایی و اثربخشی مدیریت برند در سازمان باشد؛ از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مدیریت برند با همکاری کارکنان

به نظر می‌رسد، مدیریت برند و برندینگ، کار سختی است، اما با فناوری مناسب، همراهی و همکاری کل سازمان، کاری است همانند روشن کردن چراغ‌.

10 نکته ساده و موثر برای مدیریت برند و برندینگ:
1. قوانین مناسب تدوین نمایید.
2. از کارکنان در برندینگ استفاده کنید.
3. اشخاص ثالث را در نظر بگیرید.
4. گردش کارها را تعریف کنید.
5. دارایی ها را تمرکز دهید.
6. بازاریابی منطقه ای را تسهیل نمایید.
7. همکاری و تعامل را ترویج دهید.
8. تجربه برند و مشتری را به هم نزدیک کنید.
9. در سرعت، مقیاس را حفظ نمایید.
10. ارتباطات را بهبود دهید.

مدیریت برند

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

 

1. قوانین مناسب تدوین نمایید.

پارامترهای مناسب برای نحوه نمایش برند را مشخص کنید. قوانینی را که باید برای حفظ دارایی های برند باید رعایت شود، از رنگ و فونت دقیق لوگو گرفته تا حقوق تصویر و موارد استفاده را با جزئیات مشخص کنید.

قوانین را به روز نگه دارید و یادداشت کنید و به اطلاع عموم برسانید، به نحوی که به راحتی در دسترس باشند و برای همه افرادی که در استفاده به نوعی در دارایی های برند دخیل هستند، روشن و قابل دسترس باشد.

2. از کارکنان در برندینگ استفاده کنید.

قوانین، زمانی بهترین تاثیر را دارند که همه بفهمند در چه جایگاهی نسبت به برند و برندیگ هستند و چرا دراین جایگاه قرار دارند.

اطمینان حاصل کنید که فرآیند تعیین قوانین برای کارکنان و اینکه چه کسی می تواند از دارایی های برند استفاده کند، چرا و در چه سناریوهایی، روشن است و دلیل آن را توضیح می دهد.

درک قوانین به کارکنان کمک می کند تا سریع تر تصمیم بگیرند و از انتخاب های ضعیف و نامناسب در آینده جلوگیری کنند.

3. اشخاص ثالث را در نظر بگیرید.

خطوط ارتباطی بین تامین کنندگان و مشاوران، همیشه به اندازه داخل شرکت، مستقیم و یکنواخت نیست.

مشارکت اشخاص ثالث در گفتگوهای برند و برندینگ، فراهم کردن دسترسی آسان به دارایی های برند، و ایجاد به موقع برای تجدید یا به ‌روزرسانی شرکا در مورد تغییرات یا تحولات دارایی، همگی ممکن است بهترین شیوه ‌های ارزشمند برای یک برند و دارایی‌های آن باشند.

در صورت عملی، اشخاص ثالث را وارد سیستم مدیریت و تولید محتوا نمایید.

4. گردش کارها را تعریف کنید.

گردش کار با اقدامات ضروری مشخص به کارمندان اجازه می دهد تا انتخاب های درستی را نسبت به استفاده از دارایی داشته باشند و به آنها کمک می کند تا دامنه وظایف خود را درک کنند.

شفافیت در جریان کار، امکان همکاری بهتر و سوء تفاهم ها یا تلاش های تکراری کمتر را فراهم می کند.

5. دارایی ها را تمرکز دهید.

در صورت امکان، دارایی های برند را متمرکز کنید تا دسترسی و شفافیت آسان را فراهم کنید.

با وجود تمرکز همه دارایی‌ها در یک منبع واحد، بدون هدر دادن سرمایه، برای تکثیر دارایی‌ها یا ایجاد مشکلات حقوقی، آسان‌تر می‌توان متوجه شد که کدام دارایی‌ها نیاز به روزرسانی دارند، کجا باید شکاف‌ها پر شوند و چه دارایی‌هایی در اختیار شرکت است.

6. بازاریابی منطقه ای را تسهیل نمایید.

دارایی های متمرکز، انطباق بازاریابی با رویکرد مشتری سفارشی تر و شخصی سازی شده را آسان تر می کند.

انتخاب مناسب ترین دارایی، ایجاد یک نسخه واحد و منطقه ای و در دسترس قرار دادن آن برای برند و برندینگ کسب و کار را آسان تر می کند.

همچنین به این معنی است که دفاتر منطقه‌ای نیز علیرغم اینکه از نظر جغرافیایی دور هستند، انسجام برند را حفظ می کنند و یک «منبع حقیقت واحد» برای دارایی‌های برند و برندینگ دارند.

7. همکاری و تعامل را ترویج دهید.

امکان دسترسی و کار روی دارایی ها به طور همزمان در بخش ها، امکان همکاری بیشتر در سراسر شرکت و کسب و کار را فراهم می کند.

این موضوع، نیاز به صبر کردن برای یک منطقه برای اتمام گردش کار خود قبل از اینکه دیگری بتواند به دارایی دسترسی پیدا کند را از بین می برد و دید دارایی های متمرکز را افزایش می دهد که به چندین واحد اجازه می دهد تا در مورد استراتژی ها در زمان واقعی تصمیم گیری نمایند.

8. تجربه برند و مشتری را به هم نزدیک کنید.

مدیریت برند معمولاً یک خط مشی فعال است که از کسب و کار ایجاد شده و تکامل یافته است، در حالی که تجربه مشتری، اطلاع از تعاملات مشتری با برند، محصول و سراسر شرکت می باشد.

متمرکز کردن مدیریت دارایی به این معنی است که کسانی  در تجربه مشتری دخیل هستند، می توانند به سازمان بازخورد دهند و به سازمان اجازه دهند تا به سرعت، واکنش نشان دهند و برند و برندینگ را براساس این بینش ارزشمند توسعه دهد.

9. در سرعت، مقیاس را حفظ نمایید.

تمرکز دارایی‌ها به دارایی‌های «سرآمد» و منفرد اجازه می‌دهد که بتوانند با تغییر نیازهای مصرف‌کننده، مانند محلی‌سازی سریع برای بازارهای جدید، سازگار شوند.

اما با به حداقل رساندن موارد تکراری و سرعت بخشیدن به گردش کار، صرفه جویی در هزینه ها نیز ایجاد می شود که به شرکت اجازه می دهد برای رشد کسب و کار در موقعیت های دیگر سرمایه گذاری کند.

10. ارتباطات را بهبود دهید.

بازارها – و مصرف کنندگان – به سرعت تغییر می کنند و شرکت ها باید با روندها و سلیقه های در حال تغییر همگام باشند.

با یک منبع دارایی واحد، تشخیص اینکه کدام حوزه‌ها نیاز به بازنگری دارند و کدام دارایی‌ها باید برای برآورده کردن این تقاضاهای در حال تغییر به‌روزرسانی شوند، آسان‌تر و سریع‌تر است و به شرکت اجازه می‌دهد تا در مواجهه با رقبای کندتر، به شیوه‌ای کارآمد تر باقی بماند.

 

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره مدیریت برند

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره برنامه بازاریابی

کارآفرینی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
مدیریت برند و برندینگ باید پیام برنامه ریزی شده، یکسان و ثابتی را در تبلیغات، مقاله، سایت، محتوای تولید شده و پلتفرم‌های متعدد اطلاع رسانی کند و نشر دهد.

ارزش گذاری شرکت یا ارزش گذاری کسب و کار، یک فرآیند کلی برای به دست آوردن ارزش اقتصادی یک کسب و کار یا شرکت به صورت کامل و یا یک واحد از یک شرکت می باشد.

نویسندگان:
Morag Cuddeford-Jones
منبع:
censhare
ترجمه: BusinessTK

Keywords:
مدیریت برند
برندینگ
مدیریت برند و برندینگ
برند و برندینگ

 

تصمیمات افزایش سرمایه بیمه پاسارگاد تیر1402 - BusinessTK.com

تصمیمات افزایش سرمایه بیمه پاسارگاد تیر1402

تصمیمات افزایش سرمایه بیمه پاسارگاد تیر1402 تصمیمات افزایش سرمایه بیمه پاسارگاد  شرکت بیمه پاسارگاد با نماد: بپاس شرکت بیمه...
نمایشگاه صنایع دارویی چین -آذر 1402 PHARMCHINA - businesstk.com

نمایشگاه صنایع دارویی چین -آذر 1402 PHARMCHINA

نمایشگاه صنایع دارویی چین -آذر 1402 PHARMCHINA نمایشگاه صنایع دارویی چین 2023 PHARMCHINA نمایشگاه صنایع دارویی PHARMCHINA چینگ...
[instagram-feed captionlinks=true]
ارزش گذاری شرکت با 6 مدل ارزش گذاری شرکت ها

ارزش گذاری شرکت با 6 مدل ارزش گذاری شرکت ها

ارزش گذاری شرکت با 6 مدل ارزش گذاری شرکت ها

ارزش گذاری شرکت و کسب و کار چیست؟ و چگونه شرکت ها ارزش گذاری می شوند؟

ارزش گذاری شرکت یا ارزش گذاری کسب و کار، یک فرآیند کلی برای به دست آوردن ارزش اقتصادی یک کسب و کار یا شرکت به صورت کامل و یا یک واحد از یک شرکت می باشد.

 ارزش گذاری کسب و کار و شرکت برای به دست آوردن ارزش واقعی و منصفانه هر کسب و کاری به دلایل مختلفی همچون موارد زیر انجام می شود:
– تعیین ارزش شرکت برای فروش
– ایجاد مالکیت شراکتی
– مالیات گذاری
– تجزیه و انحلال

مالکان اغلب برای برآورد عینی ارزش شرکت و کسب و کار به ارزیاب های حرفه ای کسب و کار همچون کارشناسان شرکت افق پویان توسعه مراجعه می کنند.

ارزش گذاری شرکت

ارزش گذاری شرکت با 6 مدل ارزش گذاری شرکت ها

 

مبانی ارزش گذاری شرکت و کسب و کار

موضوع ارزش گذاری کسب و کار اغلب در امور مالی شرکت ها، مورد بحث قرار می گیرد.
ارزش گذاری شرکت معمولاً زمانی انجام می شود که یک شرکت به دنبال فروش تمام یا بخشی از عملیات خود باشد یا به دنبال ادغام با شرکت دیگری یا تصاحب آن شرکت باشد.

ارزش گذاری شرکت، فرآیند تعیین ارزش فعلی یک کسب و کار، با استفاده از معیارهای عینی و ارزیابی تمام جنبه های کسب و کار است.
ارزش گذاری کسب و کار، ممکن است شامل تجزیه و تحلیل مدیریت شرکت، بررسی ساختار سرمایه، تحلیل چشم انداز سود آتی یا ارزش بازار دارایی های آن باشد.

ابزارهای مورد استفاده برای محاسبه ارزش شرکت ها، ممکن است در بین ارزیاب ها، مشاغل و صنایع متفاوت باشد.

رویکردهای رایج برای ارزش گذاری و ارزیابی شرکت و کسب و کار، شامل موارد زیر می باشد:
– بررسی صورت های مالی
– مدل های تنزیل جریان نقدی
– مقایسه شرکت های مشابه
– …

ارزش گذاری شرکت برای تحلیل و ارائه گزارش مالیاتی نیز مهم است. خدمات درآمد داخلی (IRS) ایجاب می کند که کسب و کار براساس ارزش منصفانه بازار، ارزش گذاری شود.
برخی از رویدادهای مربوط به مالیات مانند فروش، خرید یا اهدای سهام یک شرکت، وابسته به ارزش گذاری شرکت و چه میزان مشمول مالیات می شوند؛ می باشد.

باید توجه داشت که برآورد ارزش منصفانه یک کسب و کار، هنر و یک علم تخصصی می باشد.
چندین مدل ارزش گذاری شرکت ها به صورت رسمی وجود دارد که می توان از آن ها استفاده کرد، اما انتخاب بهترین و مناسب ترین مدل و سپس ورودی های مناسب آن مدل می تواند تا حدودی ذهنی و بر اساس بینش و تجربه کارشناسان ارزش گذاری باشد.

انواع روش ها و مدل ارزش گذاری شرکت ها

مدل ها و روش های متعددی برای ارزش گذاری شرکت وجود دارد که در زیر با چندین مورد از این روش ها آشنا خواهید شد.

1. تحلیل سرمایه بازار

تحلیل سرمایه بازار یکی از ساده ترین روش های ارزش گذاری شرکت و ارزیابی کسب و کار است و با ضرب قیمت سهام شرکت در تعداد کل سهام موجود آن محاسبه می شود.

2. روش درآمد زمانی و دوره ای

تحت روش ارزش گذاری شرکت براساس درآمد زمانی و دوره ای، جریانی از درآمد تولید شده در یک دوره زمانی معین با استفاده از یک ضریب که به صنعت و محیط اقتصادی، بستگی دارد اعمال می شود.

3. ابزارهای چند برابر کننده سودآوری

به جای روش درآمد زمانی و دوره ای، ابزارهای چند برابر کننده سودآوری
ممکن است برای به دست آوردن تصویر دقیق تری از ارزش واقعی یک شرکت استفاده شود، زیرا سود یک شرکت نسبت به درآمد فروش، شاخص قابل اعتمادتری برای موفقیت مالی آن می باشد.

ضریب سود و ابزارهای چند برابر کننده سودآوری، سودهای آتی را در برابر جریان نقدی که می تواند با نرخ بهره فعلی در همان دوره زمانی، سرمایه گذاری شود، تعدیل می کند.
به عبارت دیگر، نسبت P/E فعلی را برای محاسبه نرخ های بهره جاری، تنظیم می کند.

4. روش جریان نقدی تنزیل شده (DCF)

روش DCF برای ارزش گذاری شرکت و ارزیابی کسب و کار، مشابه روش ابزارهای چند برابر کننده سودآوری است.
این روش براساس پیش بینی جریان های نقدی آتی است که برای به دست آوردن ارزش بازار فعلی شرکت تنظیم می شود.

تفاوت اصلی بین روش جریان نقدی تنزیل شده و روش ضریب سود(روش ابزارهای چند برابر کننده سودآوری) در این است که برای محاسبه ارزش فعلی، تورم را در نظر می گیرد.

5. روش ارزش دفتری یا ارزش سرمایه

این روش، تحلیل حقوق صاحبان سهام یک شرکت است که در صورت ترازنامه نشان داده شده است.
ارزش دفتری از کم کردن کل بدهی های یک شرکت از کل دارایی های آن به دست می آید.

6. ارزش تجزیه و انحلال

ارزش انحلال، وجه نقد خالصی است که یک شرکت یا کسب و کار در صورت انحلال دارایی ها و پرداخت بدهی ها تا تاریخ روز، دریافت می کند.

روش های فوق به عنوان مدل ارزش گذاری شرکت ها به هیچ وجه، فهرستی جامع از روش‌ها و مدل ارزش گذاری کسب‌ و کار که امروزه استفاده می‌شود نمی باشد. روش ها و مدل های دیگری نیز وجود دارند که عبارتند از:
– ارزش جایگزینی
– ارزش تجزیه
– ارزش‌گذاری مبتنی بر دارایی
– و بسیاری موارد دیگر.

نکات کلیدی
ارزش گذاری شرکت، ارزش اقتصادی یک واحد تجاری یا کل یک کسب و کار را تعیین می کند.
ارزش گذاری شرکت و ارزش گذاری کسب و کار برای به دست آوردن ارزش واقعی و منصفانه هر کسب و کاری به دلایل مختلفی همچون تعیین ارزش شرکت برای فروش، ایجاد مالکیت شراکتی، مالیات گذاری، تجزیه و انحلال انجام می شود.

روش‌های مختلفی مانند بررسی ارزش بازار، تحلیل ضریب‌های سود، یا ارزش دفتری و سایر روش‌ها برای ارزش‌ گذاری شرکت یا ارزش گذاری کسب‌وکار وجود دارد.

 

 

واحد مستقل خدمات مدیریت ارزیابی و ارزش گذاری

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره خرید، ادغام و مشارکت

خدمات مشاوره مدیریت برند

ادج استراتژی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
ارزش گذاری شرکت یا ارزش گذاری کسب و کار، یک فرآیند کلی برای به دست آوردن ارزش اقتصادی یک کسب و کار یا شرکت به صورت کامل و یا یک واحد از یک شرکت می باشد.

نویسندگان:
Adam Hayes
David Kindness
منبع:
Investopedia

ترجمه: BusinessTK

Keywords:
ارزش گذاری شرکت
مدل ارزش گذاری شرکت ها
ارزش گذاری کسب و کار
ارزش گذاری چیست؟

نمایشگاه دام و طیور کره جنوبی (شهریور1402) - businesstk.com

نمایشگاه دام و طیور کره جنوبی (شهریور1402)

نمایشگاه دام و طیور کره جنوبی (شهریور1402) نمایشگاه دام و طیور کره جنوبی 2023 نمایشگاه دام و طیور دئگو کره جنوبی 2023 نمایشگاه...
شرکت ارج

شرکت ارج – سبکی نوین در لوازم خانگی

شرکت ارج - سبکی نوین در لوازم خانگی شرکت ارج سهامی عام - نامی که میشناسید و به آن اطمینان دارید ارج یک سازنده لوازم خانگی در...
[instagram-feed captionlinks=true]
برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

برنامه ریزی فروش موثر

اگر تلاش دارید تا در شرکت و سازمان خود، فروش موثر داشته باشید و برنامه ریزی فروش موثر یکی از اهداف شماست، بهترین استراتژی فروش، آمادگی کامل برای تمامی ارتباطات فرو ش موثر می باشد.
بسیار مهم است که در مورد همه جنبه های ارتباطی و تماس با مشتریان، از قبل فکر کنید.

خودتان را فریب ندهید؛ اگر اهداف خود را به وضوح تعریف کنید و استراتژی فروش موثر طراحی کنید، می توانید برای دستیابی به آن ها و با دنبال کردن اهداف، نتایج و سود بسیار بهتری به دست آورید.

با برنامه ریزی دقیق، دید بسیار واضح تری از آنچه باید انجام دهید، به دست می آورید و نقشه راه برای رسیدن خواهید داشت. متأسفانه، به بسیاری از متخصصان فروش، هرگز آموزش داده نشده است که یک برنامه فروش جامع ایجاد کنند.

خبر خوب این است که فرآیند برنامه ریزی فروش موثر، نسبتا ساده است.
در این مقاله، هفت مرحله معرفی می شود که می توانید برای طراحی یک برنامه فروش موثر استفاده نمایید:

1. اهداف سازمان و شرکت را مشخص کنید.
2. وضعیت فعلی را ارزیابی کنید.
3. موانع موفقیت را فهرست کنید.
4. نقاط قوت و توانمندی ها را ارزیابی کنید.
5. استراتژی ارتباطات فروش را ایجاد کنید.
6. نیازها را شناسایی کنید.
7. طرح اجرایی فروش موثر را ترسیم کنید.

برنامه ریزی فروش موثر

برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

 

1. مشخص کردن اهداف سازمان و شرکت

مشخص کردن اهداف واضح، باید همیشه اولین قدم شما در برنامه ریزی فروش موثر یا هر تلاش تجاری دیگری باشد. وقتی هدف اصلی خود را مشخص می کنید، می توانید مراحل بعدی را برای دستیابی به آن برنامه ریزی کنید.

2. ارزیابی وضعیت فعلی

مرحله بعد، ارزیابی صادقانه از موقعیت است و به هدفی که در مرحله اول تعیین کرده اید مربوط می شود.
اگر هدف شما گسترش روابط خود با یک مشتری است، ارزیابی وضعیت فعلی، شامل تعریف رابطه فعلی شما خواهد بود.

3. ایجاد فهرستی از موانع موفقیت

این مرحله ممکن است یکی از حیاتی ترین مراحل برای دستیابی به اهداف فروش موثر برای شما باشد. با استفاده از یکی ابزارهای های تحلیلی و مدیریتی، لیستی از موانع موفقیت برنامه ریزی فروش موثر ایجاد کنید.

دانستن اینکه دقیقاً با چه چیزی روبه‌رو هستید می تواند فوق العاده الهام بخش باشد و ایده های جدیدی در مورد چگونگی غلبه بر موانع ایجاد کند.

4. ارزیابی نقاط قوت و توانمندی ها

نگاهی صادقانه به منابع، نقاط قوت و توانمندی های خود بیندازید و به این فکر کنید که چگونه می توانید از آن ها برای رسیدن به هدف خود استفاده کنید.

نقاط قوت و توانمندی ها می تواند شامل مواردی مانند روابط شخصی، کیت های فروش، مزیت های رقابتی مانند محصولات و خدمات جدید و موارد دیگر باشد.

5. طراحی استراتژی ارتباطات فروش

با استفاده از اطلاعاتی که در مراحل اول تا چهارم گردآوری کرده اید، برنامه ریزی فروش خود را با تشریح نحوه رسیدن به هدف فروش موثر، توسعه دهید.

براساس شرایط، برنامه ریزی فروش شما ممکن است شامل فروش یک محصول یا خدمت خاص و مراحلی باشد که برای متقاعد کردن مشتری احتمالی استفاده خواهید کرد.

6. شناسایی نیازها

هنگامی که استراتژی اصلی فروش موثر را طراحی و تدوین نمودید، اکنون زمان آن است که آنچه را که برای انجام و اجرایی کردن برنامه ریزی فروش نیاز دارید، مشخص کنید.

نیازهای شما ممکن است شامل مواردی مانند Sales Deck یا Demo برنامه باشد. الزامات ممکن، همچنین شامل فهرستی از مشتریان بالقوه است و نکته مهم شناسایی نیازها از قبل با پیش بینی مناسب است.

7. ترسیم طرح اجرایی فروش موثر

برنامه ریزی فروش و طرح اجرایی آن، یک برنامه همراه برای استراتژی فروش موثر است که در مرحله پنج توضیح داده شد: این طرح، فهرستی از کارهای تاکتیکی است که برای انجام استراتژی فروش موثر به آن ها نیاز دارید.

برنامه اجرایی ممکن است مواردی مانند نهایی کردن قیمت گذاری با شرکت قبل از اجرا کردن برنامه ریزی فروش باشد.

متخصصان فروش، شاید به ویژه آن هایی که تجربه زیادی دارند، اغلب از برنامه ریزی فروش دقیق و ایجاد ارتباطات فروش غفلت می کنند و روی تجربه و اعتماد به توانایی خود برای انجام آن ها حساب می کنند.

در حالی که این استراتژی فروش موثر، ممکن است نتایج کافی ایجاد کند، اما فروشندگان حرفه ای را برای هر اتفاقی آماده نمی کند و ممکن است بازدهی کمتری داشته باشد.

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره برنامه ریزی فروش

خدمات مشاوره مدیریت محصول

خدمات مشاوره برنامه بازاریابی

کارآفرینی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
برنامه ریزی فروش موثر، دید بسیار واضح تری از آنچه باید انجام دهید به شما می دهد و یک نقشه راه برای رسیدن به آنجا خواهید داشت. متأسفانه، بسیاری از متخصصان فروش، هرگز آموزش داده نشده است که یک برنامه فروش جامع ایجاد کنند.

نویسندگان:
منبع: verizon
ترجمه: BusinessTK

Keywords:
برنامه ریزی فروش موثر
فروش موثر
استراتژی فروش موثر

کشاورزان گیلان - BusinessTK.com

کشاورزان گیلان

کشاورزان گیلان  معرفی کشاورزان گیلان کشاورزان گیلان عرضه کننده کالاهای متنوعی از جمله برنج و ... می باشد که این کالا(ها) در...
[instagram-feed captionlinks=true]
استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

آیا شرکت شما هم از استراتژی قیمت گذاری پیچیده ای استفاده می کند؟

استراتژی قیمت گذاری تقلیدی

از آنجا که فروشگاه های اینترنتی، هزاران بار قیمت های خود را در طول روز تغییر می دهند، وسوسه برانگیز است که شما هم این رفتار را تقلید کنید و تا آنجا که ممکن است و می توانید قیمت های محصولات و خدمات خود را پویا و دینامیک در نظر بگیرید.

تعادل هنر و علم در قیمت گذاری

هنر و علم قیمت گذاری، همواره تعادل ظریفی داشته است اما امروزه این موضوع بسیار چالشی شده است؛ زیرا مشتریان و خریداران به راحتی و با چند کلیک می توانند قیمت های شما را با دیگران مقایسه کنند و در واقع اطلاعات محصولات و خدمات رقابتی، همواره در اسکرین گوشی مشتریان وجود دارند.

استراتژی قیمت گذاری

استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

 

مصرف کنندگان و مشتریان بسیار آگاه تر شده اند و وفاداری آن ها نسبت به گذشته بسیار متزلزل تر شده است. در این شرایط برای ادامه دادن، خرده فروشان باید قیمت گذاری را متناسب با تغییرات همیشگی در محیط اطراف، مدیریت کنند.

تغییرات موثر بر استراتژی قیمت گذاری
این تغییرات همیشگی عبارتند از:
– ورودی های متغیر لحظه ای
– تغییرات مداوم و آنی در موجودی انبارها
– موقعیت ها و جایگاه های مناسب
– ترجیحات و اولویت های خریداران
– داده های رفتاری رقبا

به همین دلیل اگر خرده فروشان به مسائل فوق بی توجه باشند، ریسک بزرگ و قابل توجهی برای از دست دادن سرمایه خود در قیمت گذاری و پروموشن خواهند داشت؛ و این موضوع موجب تعاملات غلط و اشتباه می شود.

زیرا فقدان قابلیت تجزیه و تحلیل، پیش بینی نامناسب و به موقع و یا پیگیری افزایش حاشیه سود در پروژه ها، مقدمات بروز این ریسک ها و ضرردهی های فراوان دیگر هستند.

هوش مصنوعی برای بهینه سازی قیمت

به همین دلیل کاربرد هوش مصنوعی (AI)، برای بهینه سازی قیمت گذاری به صورت روزافزون مشاهده می شود و بنا بر پیش بینی ها، مجموعه هزینه انواع هوش مصنوعی تا انتهای سال 2022 برای خرده فروشان جهان، به حدود بیش از 7 بیلیون دلار خواهد رسید.

حتی خرده فروشان قدیمی و بزرگی همچون Kohl’s و Walmart بر روی نرم افزارهای قیمت گذاری خاصی، سرمایه گذاری کرده اند که با هوش مصنوعی کار می کنند؛ زیرا انتظار دارند که این روش قیمت گذاری، موجب افزایش فروش و بهینه سازی حاشیه سود آن ها خواهد شد.

از آنجا که اکثر خرده فروشان در حال رقابت هستند تا بازگشت سرمایه مورد انتظار خود را ایجاد کنند. با این حال، فراوانی با از بین بردن راه اندازی های گران و رجوع به مسیر قدیمی تصمیم گیری، جریان را معکوس کرده است.

سوال اصلی این جاست که کدام راه درست است؟

بهینه سازی قیمت گذاری

بهینه سازی قیمت ها بر این اساس است که مطمئن باشیم بر مبنای یک جواب تحلیلی صحیح، رفتار کرده ایم؛ اما در بیشتر مواقع، براساس اهداف و اینکه چگونه قیمت گذاری بر تصمیم گیری های کلی کسب و کار شما تاثیر می گذارد، بیشتر از یک جواب صحیح برای این مسائل وجود دارد.

با این حال که می دانیم بهینه سازی قیمت ها مطمئنا پشتیبانی و مشاوره مناسب در اختیار ما می گذارد(پروژه ها و موارد موفق و متعددی در این زمینه وجود دارد)، اما استراتژی قیمت گذاری مناسب مبتنی بر پژوهش و تحقیقات علمی نیز ضروری است و یکی از اجزای اصلی مدیریت قیمت گذاری می باشد.

در نهایت باید به این نکته توجه داشته باشیم که مدیریت قیمت گذاری یکی از موضوعات پیچیده هر سازمان و شرکتی است که باید در آن مرچندایزینگ، برنامه بازاریابی و عملکرد و عملیات فروشگاه ها را نیز در نظر گرفت.

تفاوت مدیریت استراتژی قیمت گذاری و بهینه سازی قیمت گذاری

مدیریت قیمت گذاری عبارت است از قیمت گذاری براساس اطلاعات ورودی از قبیل:
– هزینه ها
– تامین مالی فروشنده ها
– قیمت های رقبا
– قوانین مربوط به خدمات و محصولات
– و …

از طرف دیگر، بهینه سازی قیمت گذاری، فرآیند محاسبات و یافتن بهترین قیمت مناسب و بهینه برای هر محصول و خدمت براساس داده های قبلی است.

مدیریت قیمت گذاری را باید بر مبنای استراتژی های قیمت گذاری انجام داد اما بهینه سازی قیمت ها تمایل به بررسی و حل مسائل کوتاه مدت دارد و بر روی حاشیه سود، متمرکز می باشد.

جواب سوالاتی از قبیل موارد زیر در حوزه مدیریت استراتژی داده می شود:
– چگونه قیمت گذاری متناسب با ارزش پیشنهادی می شود؟
– چه میزان باید نسبت به رقبا بهتر باشیم؟
– قیمت گذاری های روزانه چه تاثیری دارد؟
– پروموشن ها و نشانه گذاری ها چه تاثیری بر قیمت گذاری دارند؟
– و …

از طرف دیگر بهینه سازی قیمت گذاری، اغلب دستیابی به اهداف درازمدت را غیرممکن می سازد و موجب تاثیرات ادراکی می شود.

به این معنی که در زمان افزایش قیمت و مدیریت حاشیه سود، باعث ایجاد بایاس ها و جانب داری های متعدد در تصمیم گیری می شود؛ و ریسک انحراف از هدف اصلی مبتنی بر تفکر توسعه و رشد را افزایش می دهد.

مدیریت استراتژی قیمت گذاری مناسب یا نرم افزار قیمت گذاری؟

باید در نظر داشته باشیم که مدیریت قیمت گذاری، فعالیتی مداوم و همیشگی با ساختاری شخصی سازی شده و مشخص است که عوامل مختلف ذهنی را در بر می گیرد؛ اما از طرف دیگر بهینه سازی قیمت گذاری، معمولا رویکردی ناقص است که نمی تواند جایگزین استراتژی های مناسب برای دستیابی به اهداف طولانی مدت شود.

نرم افزارهای قیمت گذاری، زمانی که بر مبنای اصول اساسی استراتژی قیمت گذاری اجرا شوند مفید واقع خواهند شد اما مطمئنا به استراتژی قیمت گذاری مشخص و سیستم ها و روش هایی که به خوبی برای مدیریت دسته های محصولات و خدمات طراحی شده اند، نیاز خواهد داشت.

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

واحد مستقل خدمات مدیریت ریسک

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره توسعه کسب و کار

ادج استراتژی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
استراتژی قیمت گذاری و مدیریت قیمت گذاری، فعالیتی مداوم و همیشگی با ساختاری شخصی سازی شده و مشخص است که عوامل مختلف ذهنی را در بر می گیرد؛ اما از طرف دیگر بهینه سازی قیمت گذاری، معمولا رویکردی ناقص است که نمی تواند جایگزین استراتژی های مناسب برای دستیابی به اهداف طولانی مدت شود.

نویسنده:
Filip Nemeth
منبع: AlixPartners
مترجم: BusinessTK

Keywords:
استراتژی قیمت گذاری
مدیریت قیمت گذاری
بهینه سازی قیمت گذاری
نرم افزار قیمت گذاری
قیمت گذاری با هوش مصنوعی

شهرک صنعتی یاسوج 1 - استان کهگیلویه و بویراحمد - businesstk.com

شهرک صنعتی یاسوج 1 – استان کهگیلویه و بویراحمد

شهرک صنعتی یاسوج 1 - استان کهگیلویه و بویراحمد  شهرک صنعتی یاسوج 1 شهرک صنعتی یاسوج 1(شهرک و منطقه صنعتی) در استان کهگیلویه...
شهرک صنعتی سفیددشت - استان چهارمحال و بختیاری - businesstk.com

شهرک صنعتی سفیددشت – استان چهارمحال و بختیاری

شهرک صنعتی سفیددشت - استان چهارمحال و بختیاری  شهرک صنعتی سفیددشت شهرک صنعتی سفیددشت (شهرک و منطقه صنعتی) در استان چهارمحال...
[instagram-feed captionlinks=true]
قیمت گذاری متعادل مدلی برای ترید مارکتینگ B2B

قیمت گذاری متعادل مدلی برای ترید مارکتینگ B2B

قیمت گذاری متعادل مدلی برای ترید مارکتینگ B2B

Business To Business

سازمان های B2B (Business to Business) همواره با تعیین قیمت مناسب برای محصولات و خدمات، دست و پنجه نرم می کنند و این موضع به میزان بسیار زیادی می تواند سود آن ها را تغییر دهد.

قیمت گذاری متعادل B2B

بر اساس پژوهش ها، بهینه کردن قیمت محصولات و خدمات در شرکت های B2B، تا 15 درصد سود شرکت را افزایش می دهد.

تردید مارکتینگ B2B

دینامیک خاص و بی همتای سیستم های B2B، موجب می شود تا اکثر مدیران به این باور برسند که قیمت گذاری کاری بسیار پیچیده است و یا این موضوع مسئله ای آنچنان حساس است که نمی توان به راحتی به این موضوع وارد شد و قیمت ها را تغییر داد.

به همین دلیل قیمت گذاری متعادل همواره در انتهای لیست دستور جلسه مدیران ارشد سازمان ها و شرکت ها قرار می گیرد.
لیست دستور جلسه ای که در آن بیشتر به رشد حجم فروش و سهم از بازار در ترید مارکتینگ B2B و یا کاهش هزینه ها پرداخته می شود.

با وجود تمامی این مسائل، بازدهی و سود B2B تا کنون نیز بسیار زیاد بوده است. در مطالعه ای سازمان KEARNEY، بر روی بیش از 1600 شرکت در 5 کشور انجام داده است می توان دریافت که با بهینه کردن قیمت گذاری و قیمت گذاری متعادل می توان سود ناخالص را در طول 3 سال به صورت میانگین 15 درصد افزایش داد.

در این مقاله قصد داریم تا ابزار ویژه و خاص قیمت گذاری متعادل محصولات و خدمات برای رویارویی با چالش مارکتینگ B2B در سازمان های B2B معرفی کنیم.

قیمت گذاری متعادل

قیمت گذاری متعادل ابزاری است که قانون قدیمی “تفرقه بینداز و حکومت کن” را بازنگری می کند و زیر سوال می برد.

اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار

پیچیدگی سازمان های B2B و ترید B2B و معاملات مربوط به آن را می توان به 10 عامل مهم در اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار تقسیم بندی کرد:

– فروشنده

1. هزینه های اولیه
2. هزینه های مبدل و ثانویه
3. خصوصیات محصول و خدمات
4. هزینه حمل و نقل

– بازار

5. رقابت
6. محصولات و خدمات جایگزین

– خریدار

7. روابط استراتژیک
8. نیاز سفارشی سازی
9. حجم سفارشات، فوریت و تحویل
10. عوامل مالی و اعتباری

در حالی که ساختار فراگیر قیمت گذاری، تغییرات و نوسانات در این عوامل را می توان در 2 سطح زیر تقسیم بندی کرد:
– تعییین قیمت
– گرفتن قیمت

قیمت گذاری متعادل مدلی برای تردید مارکتینگ B2B

قیمت گذاری متعادل مدلی برای تردید مارکتینگ B2B

 

تردید مارکتینگ B2B

رویکرد مدل قیمت گذاری متعادل، به میزان قابل توجهی برای شرکت هایی که بر حجم محصولات و خدمات تاثیری ندارد، منجر به افزایش تحقق قیمت ها می شود.

این افزایش تحقق حدود 0.5 درصد برای شرکت های کالاهای سخت افزاری و حدود 2 تا 7 درصد برای سایر شرکت های و سازمان های B2B می باشد.

و این افزایش تحقق، بازخورد گردشی مثبتی ایجاد می کند که موجب تغییرات رفتاری در فروش شرکت و سازمان می شود.

و این تغییر رفتاری در فروش، موجب ارتقا عملکرد سازمان در اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار خواهد شد.

اگر بخواهید از این مدل در شرکت خود استفاده کنید، کدام عامل را برای قیمت گذاری متعادل موثرتر می دانید؟

واحد مستقل مشاوره مدیریت

 

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره برنامه ریزی فروش

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

ادج استراتژی به عنوان نیاز روز

واحد مستقل مشاوره مدیریت

 

شرح مختصر: قیمت گذاری متعادل مدلی برای تردید مارکتینگ B2B با درنظر گرفتن پیچیدگی سازمان های B2B و ترید مارکتینگ B2B و معاملات مربوط به آن، به 10 عامل مهم در اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار تقسیم بندی می شود.

منبع: KEARNEY
مترجم: BusinessTK

Keywords:
قیمت گذاری متعادل
تردید مارکتینگ B2B
مارکتینگ B2B
Business To Business
اکو سیستم فروشنده، بازار و خریدار