Select Page
مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

مدیریت یکنواخت و مؤثر برند در مقیاس مناسب، ممکن است کاری چالشی و دلهره آور باشد، اما با فناوری مناسب، نه تنها به راحتی می توان مدیریت برند و برندینگ انجام داد، بلکه بهبود و توسعه برای تجربه بهینه مشتری نیز امکان پذیر است.

ارزش مدیریت برند

برند با ارزش و ثابت و قابل تشخیص برای مشتریان(به وضوح و اغلب) که هم به صورت سنتی و هم دیجیتال قابل مشاهده و در دسترس مخاطبان است، بزرگترین دارایی یک شرکت می باشد.
اما مدیریت برند با کانال‌های متنوع که دائماً در حال تغییر می باشند و به طیف گسترده‌ای از ذینفعان و کاربرانی که نیاز به تعامل با آن دارند، خدمت می‌کند، یک چالش بسیار بزرگ است.

پیام برندینگ

برند و برندینگ باید پیام برنامه ریزی شده، یکسان و ثابتی را در تبلیغات، مقاله، سایت‌، محتوای تولید شده توسط کاربر، و پلتفرم‌های متعدد اطلاع رسانی کند و نشر دهد؛ اعم از آنکه مالکیت آن ها مربوط به شرکت باشد یا آن ها را خریده باشند و یا …
در تمام این مدت، مالک برند باید کنترل دارایی های خود را حفظ کند، به عنوان مثال حفظ و نگهداشت با دقت سرمایه، از دور خارج کردن دارایی های منسوخ شده و به گردش درآوردن دارایی های جدید، همه اینها در حالی که باید مراقب بودجه، کارایی و اثربخشی مدیریت برند در سازمان باشد؛ از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مدیریت برند با همکاری کارکنان

به نظر می‌رسد، مدیریت برند و برندینگ، کار سختی است، اما با فناوری مناسب، همراهی و همکاری کل سازمان، کاری است همانند روشن کردن چراغ‌.

10 نکته ساده و موثر برای مدیریت برند و برندینگ:
1. قوانین مناسب تدوین نمایید.
2. از کارکنان در برندینگ استفاده کنید.
3. اشخاص ثالث را در نظر بگیرید.
4. گردش کارها را تعریف کنید.
5. دارایی ها را تمرکز دهید.
6. بازاریابی منطقه ای را تسهیل نمایید.
7. همکاری و تعامل را ترویج دهید.
8. تجربه برند و مشتری را به هم نزدیک کنید.
9. در سرعت، مقیاس را حفظ نمایید.
10. ارتباطات را بهبود دهید.

مدیریت برند

مدیریت برند و برندینگ با 10 نکته ساده و موثر

 

1. قوانین مناسب تدوین نمایید.

پارامترهای مناسب برای نحوه نمایش برند را مشخص کنید. قوانینی را که باید برای حفظ دارایی های برند باید رعایت شود، از رنگ و فونت دقیق لوگو گرفته تا حقوق تصویر و موارد استفاده را با جزئیات مشخص کنید.

قوانین را به روز نگه دارید و یادداشت کنید و به اطلاع عموم برسانید، به نحوی که به راحتی در دسترس باشند و برای همه افرادی که در استفاده به نوعی در دارایی های برند دخیل هستند، روشن و قابل دسترس باشد.

2. از کارکنان در برندینگ استفاده کنید.

قوانین، زمانی بهترین تاثیر را دارند که همه بفهمند در چه جایگاهی نسبت به برند و برندیگ هستند و چرا دراین جایگاه قرار دارند.

اطمینان حاصل کنید که فرآیند تعیین قوانین برای کارکنان و اینکه چه کسی می تواند از دارایی های برند استفاده کند، چرا و در چه سناریوهایی، روشن است و دلیل آن را توضیح می دهد.

درک قوانین به کارکنان کمک می کند تا سریع تر تصمیم بگیرند و از انتخاب های ضعیف و نامناسب در آینده جلوگیری کنند.

3. اشخاص ثالث را در نظر بگیرید.

خطوط ارتباطی بین تامین کنندگان و مشاوران، همیشه به اندازه داخل شرکت، مستقیم و یکنواخت نیست.

مشارکت اشخاص ثالث در گفتگوهای برند و برندینگ، فراهم کردن دسترسی آسان به دارایی های برند، و ایجاد به موقع برای تجدید یا به ‌روزرسانی شرکا در مورد تغییرات یا تحولات دارایی، همگی ممکن است بهترین شیوه ‌های ارزشمند برای یک برند و دارایی‌های آن باشند.

در صورت عملی، اشخاص ثالث را وارد سیستم مدیریت و تولید محتوا نمایید.

4. گردش کارها را تعریف کنید.

گردش کار با اقدامات ضروری مشخص به کارمندان اجازه می دهد تا انتخاب های درستی را نسبت به استفاده از دارایی داشته باشند و به آنها کمک می کند تا دامنه وظایف خود را درک کنند.

شفافیت در جریان کار، امکان همکاری بهتر و سوء تفاهم ها یا تلاش های تکراری کمتر را فراهم می کند.

5. دارایی ها را تمرکز دهید.

در صورت امکان، دارایی های برند را متمرکز کنید تا دسترسی و شفافیت آسان را فراهم کنید.

با وجود تمرکز همه دارایی‌ها در یک منبع واحد، بدون هدر دادن سرمایه، برای تکثیر دارایی‌ها یا ایجاد مشکلات حقوقی، آسان‌تر می‌توان متوجه شد که کدام دارایی‌ها نیاز به روزرسانی دارند، کجا باید شکاف‌ها پر شوند و چه دارایی‌هایی در اختیار شرکت است.

6. بازاریابی منطقه ای را تسهیل نمایید.

دارایی های متمرکز، انطباق بازاریابی با رویکرد مشتری سفارشی تر و شخصی سازی شده را آسان تر می کند.

انتخاب مناسب ترین دارایی، ایجاد یک نسخه واحد و منطقه ای و در دسترس قرار دادن آن برای برند و برندینگ کسب و کار را آسان تر می کند.

همچنین به این معنی است که دفاتر منطقه‌ای نیز علیرغم اینکه از نظر جغرافیایی دور هستند، انسجام برند را حفظ می کنند و یک «منبع حقیقت واحد» برای دارایی‌های برند و برندینگ دارند.

7. همکاری و تعامل را ترویج دهید.

امکان دسترسی و کار روی دارایی ها به طور همزمان در بخش ها، امکان همکاری بیشتر در سراسر شرکت و کسب و کار را فراهم می کند.

این موضوع، نیاز به صبر کردن برای یک منطقه برای اتمام گردش کار خود قبل از اینکه دیگری بتواند به دارایی دسترسی پیدا کند را از بین می برد و دید دارایی های متمرکز را افزایش می دهد که به چندین واحد اجازه می دهد تا در مورد استراتژی ها در زمان واقعی تصمیم گیری نمایند.

8. تجربه برند و مشتری را به هم نزدیک کنید.

مدیریت برند معمولاً یک خط مشی فعال است که از کسب و کار ایجاد شده و تکامل یافته است، در حالی که تجربه مشتری، اطلاع از تعاملات مشتری با برند، محصول و سراسر شرکت می باشد.

متمرکز کردن مدیریت دارایی به این معنی است که کسانی  در تجربه مشتری دخیل هستند، می توانند به سازمان بازخورد دهند و به سازمان اجازه دهند تا به سرعت، واکنش نشان دهند و برند و برندینگ را براساس این بینش ارزشمند توسعه دهد.

9. در سرعت، مقیاس را حفظ نمایید.

تمرکز دارایی‌ها به دارایی‌های «سرآمد» و منفرد اجازه می‌دهد که بتوانند با تغییر نیازهای مصرف‌کننده، مانند محلی‌سازی سریع برای بازارهای جدید، سازگار شوند.

اما با به حداقل رساندن موارد تکراری و سرعت بخشیدن به گردش کار، صرفه جویی در هزینه ها نیز ایجاد می شود که به شرکت اجازه می دهد برای رشد کسب و کار در موقعیت های دیگر سرمایه گذاری کند.

10. ارتباطات را بهبود دهید.

بازارها – و مصرف کنندگان – به سرعت تغییر می کنند و شرکت ها باید با روندها و سلیقه های در حال تغییر همگام باشند.

با یک منبع دارایی واحد، تشخیص اینکه کدام حوزه‌ها نیاز به بازنگری دارند و کدام دارایی‌ها باید برای برآورده کردن این تقاضاهای در حال تغییر به‌روزرسانی شوند، آسان‌تر و سریع‌تر است و به شرکت اجازه می‌دهد تا در مواجهه با رقبای کندتر، به شیوه‌ای کارآمد تر باقی بماند.

 

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره مدیریت برند

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره برنامه بازاریابی

کارآفرینی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
مدیریت برند و برندینگ باید پیام برنامه ریزی شده، یکسان و ثابتی را در تبلیغات، مقاله، سایت، محتوای تولید شده و پلتفرم‌های متعدد اطلاع رسانی کند و نشر دهد.

ارزش گذاری شرکت یا ارزش گذاری کسب و کار، یک فرآیند کلی برای به دست آوردن ارزش اقتصادی یک کسب و کار یا شرکت به صورت کامل و یا یک واحد از یک شرکت می باشد.

نویسندگان:
Morag Cuddeford-Jones
منبع:
censhare
ترجمه: BusinessTK

Keywords:
مدیریت برند
برندینگ
مدیریت برند و برندینگ
برند و برندینگ

 

نمایشگاه صنایع مبلمان تونس آذر 1402 MOBILIA, DECOR ARTISANAT - businesstk.com

نمایشگاه صنایع مبلمان تونس آذر 1402

نمایشگاه صنایع مبلمان تونس آذر 1402 MOBILIA, DECOR ARTISANAT نمایشگاه صنایع مبلمان تونس 2023 MOBILIA, DECOR ARTISANAT نمایشگاه...
توسعه محصول جدید

توسعه محصول جدید و مدیریت ارتباط با مشتری با الگوریتم تجزیه بندرز

توسعه محصول جدید  - به کارگیری الگوریتم تجزیه بندرز شتاب یافته برای زنجیره تامین با درنظرگرفتن توسعه محصول جدید و مدیریت ارتباط...
[instagram-feed captionlinks=true]
برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

برنامه ریزی فروش موثر

اگر تلاش دارید تا در شرکت و سازمان خود، فروش موثر داشته باشید و برنامه ریزی فروش موثر یکی از اهداف شماست، بهترین استراتژی فروش، آمادگی کامل برای تمامی ارتباطات فرو ش موثر می باشد.
بسیار مهم است که در مورد همه جنبه های ارتباطی و تماس با مشتریان، از قبل فکر کنید.

خودتان را فریب ندهید؛ اگر اهداف خود را به وضوح تعریف کنید و استراتژی فروش موثر طراحی کنید، می توانید برای دستیابی به آن ها و با دنبال کردن اهداف، نتایج و سود بسیار بهتری به دست آورید.

با برنامه ریزی دقیق، دید بسیار واضح تری از آنچه باید انجام دهید، به دست می آورید و نقشه راه برای رسیدن خواهید داشت. متأسفانه، به بسیاری از متخصصان فروش، هرگز آموزش داده نشده است که یک برنامه فروش جامع ایجاد کنند.

خبر خوب این است که فرآیند برنامه ریزی فروش موثر، نسبتا ساده است.
در این مقاله، هفت مرحله معرفی می شود که می توانید برای طراحی یک برنامه فروش موثر استفاده نمایید:

1. اهداف سازمان و شرکت را مشخص کنید.
2. وضعیت فعلی را ارزیابی کنید.
3. موانع موفقیت را فهرست کنید.
4. نقاط قوت و توانمندی ها را ارزیابی کنید.
5. استراتژی ارتباطات فروش را ایجاد کنید.
6. نیازها را شناسایی کنید.
7. طرح اجرایی فروش موثر را ترسیم کنید.

برنامه ریزی فروش موثر

برنامه ریزی فروش موثر در 7 مرحله

 

1. مشخص کردن اهداف سازمان و شرکت

مشخص کردن اهداف واضح، باید همیشه اولین قدم شما در برنامه ریزی فروش موثر یا هر تلاش تجاری دیگری باشد. وقتی هدف اصلی خود را مشخص می کنید، می توانید مراحل بعدی را برای دستیابی به آن برنامه ریزی کنید.

2. ارزیابی وضعیت فعلی

مرحله بعد، ارزیابی صادقانه از موقعیت است و به هدفی که در مرحله اول تعیین کرده اید مربوط می شود.
اگر هدف شما گسترش روابط خود با یک مشتری است، ارزیابی وضعیت فعلی، شامل تعریف رابطه فعلی شما خواهد بود.

3. ایجاد فهرستی از موانع موفقیت

این مرحله ممکن است یکی از حیاتی ترین مراحل برای دستیابی به اهداف فروش موثر برای شما باشد. با استفاده از یکی ابزارهای های تحلیلی و مدیریتی، لیستی از موانع موفقیت برنامه ریزی فروش موثر ایجاد کنید.

دانستن اینکه دقیقاً با چه چیزی روبه‌رو هستید می تواند فوق العاده الهام بخش باشد و ایده های جدیدی در مورد چگونگی غلبه بر موانع ایجاد کند.

4. ارزیابی نقاط قوت و توانمندی ها

نگاهی صادقانه به منابع، نقاط قوت و توانمندی های خود بیندازید و به این فکر کنید که چگونه می توانید از آن ها برای رسیدن به هدف خود استفاده کنید.

نقاط قوت و توانمندی ها می تواند شامل مواردی مانند روابط شخصی، کیت های فروش، مزیت های رقابتی مانند محصولات و خدمات جدید و موارد دیگر باشد.

5. طراحی استراتژی ارتباطات فروش

با استفاده از اطلاعاتی که در مراحل اول تا چهارم گردآوری کرده اید، برنامه ریزی فروش خود را با تشریح نحوه رسیدن به هدف فروش موثر، توسعه دهید.

براساس شرایط، برنامه ریزی فروش شما ممکن است شامل فروش یک محصول یا خدمت خاص و مراحلی باشد که برای متقاعد کردن مشتری احتمالی استفاده خواهید کرد.

6. شناسایی نیازها

هنگامی که استراتژی اصلی فروش موثر را طراحی و تدوین نمودید، اکنون زمان آن است که آنچه را که برای انجام و اجرایی کردن برنامه ریزی فروش نیاز دارید، مشخص کنید.

نیازهای شما ممکن است شامل مواردی مانند Sales Deck یا Demo برنامه باشد. الزامات ممکن، همچنین شامل فهرستی از مشتریان بالقوه است و نکته مهم شناسایی نیازها از قبل با پیش بینی مناسب است.

7. ترسیم طرح اجرایی فروش موثر

برنامه ریزی فروش و طرح اجرایی آن، یک برنامه همراه برای استراتژی فروش موثر است که در مرحله پنج توضیح داده شد: این طرح، فهرستی از کارهای تاکتیکی است که برای انجام استراتژی فروش موثر به آن ها نیاز دارید.

برنامه اجرایی ممکن است مواردی مانند نهایی کردن قیمت گذاری با شرکت قبل از اجرا کردن برنامه ریزی فروش باشد.

متخصصان فروش، شاید به ویژه آن هایی که تجربه زیادی دارند، اغلب از برنامه ریزی فروش دقیق و ایجاد ارتباطات فروش غفلت می کنند و روی تجربه و اعتماد به توانایی خود برای انجام آن ها حساب می کنند.

در حالی که این استراتژی فروش موثر، ممکن است نتایج کافی ایجاد کند، اما فروشندگان حرفه ای را برای هر اتفاقی آماده نمی کند و ممکن است بازدهی کمتری داشته باشد.

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره برنامه ریزی فروش

خدمات مشاوره مدیریت محصول

خدمات مشاوره برنامه بازاریابی

کارآفرینی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
برنامه ریزی فروش موثر، دید بسیار واضح تری از آنچه باید انجام دهید به شما می دهد و یک نقشه راه برای رسیدن به آنجا خواهید داشت. متأسفانه، بسیاری از متخصصان فروش، هرگز آموزش داده نشده است که یک برنامه فروش جامع ایجاد کنند.

نویسندگان:
منبع: verizon
ترجمه: BusinessTK

Keywords:
برنامه ریزی فروش موثر
فروش موثر
استراتژی فروش موثر

شهرک صنعتی کمیجان - استان مرکزی - businesstk.com

شهرک صنعتی کمیجان – استان مرکزی

شهرک صنعتی کمیجان - استان مرکزی شهرک صنعتی کمیجان شهرک صنعتی کمیجان (شهرک و منطقه صنعتی) در استان مرکزی، شهرستان کمیجان، واقع...
[instagram-feed captionlinks=true]
بهترین مدل کسب و کار قدرتمند با 7 عامل تاثیرگذار

بهترین مدل کسب و کار قدرتمند با 7 عامل تاثیرگذار

بهترین مدل کسب و کار قدرتمند با 7 عامل تاثیرگذار

طراحی و تدوین انواع مدل کسب و کار به سادگی تکمیل فرم های Business Plan یا انتخاب محصول خاص و پیگیری شرایط آن نمی باشد. بهترین مدل کسب و کار، نقشه برنامه ای است که ارزش ویژه متناسب با نیاز مشتریان هدف را طراحی می کند.

سوالات مهم در خصوص انواع مدل کسب و کار قدرمند:

– ایده پردازی را از کجا و چگونه شروع کنیم؟
– فرآیند ایده پردازی و پیشرفت آن به چه نحو باید باشد؟
– از کجا بدانیم در راه موفقیت هستیم؟
– چگونه برای مشتریان، ارزش آفرین باشیم؟

بهترین مدل کسب و کار قدرمند

برای تدوین و طراحی بهترین مدل کسب و کار قدرمند و یافتن پاسخ سوالات، مراحل زیر ضروری می باشند:
1. مشتریان هدف خود را شناسایی کنید.
2. فرآیندهای کسب و کار را استقرار دهید.
3. منابع کلیدی کسب و کار قدرتمند را شناسایی کنید.
4. ارزش پیشنهادی محصولات و خدمات خود را توسعه دهید.
5. شرکای تجاری کلیدی را تعیین کنید.
6. استراتژی ایجاد و رشد تقاضا را طراحی کنید.
7. فضای کسب و کار را برای نوآوری های بیشتر آماده سازی کنید.

بهترین مدل کسب و کار

بهترین مدل کسب و کار قدرتمند با 7 عامل تاثیرگذار

شناسایی مشتریان هدف

اگر طیف گسترده ای از مشتریان را در نظر داشته باشید، ممکن است دستیابی به مشتریان خاصی که در حال حاضر به معنای واقعی به محصولات یا خدمات شما نیاز دارند، بسیار سخت باشد.
برای اجتناب از این سختی و طراحی مدل کسب و کار قدرتمند، مخاتبان و مشتریان خود را به 2 یا 3 پرسونای مشخص برای مشتریان محدود نمایید.
مشخصات دموگرافیک هر پرسونا و شخصیت، چالش‌های رایج و راه‌حل‌هایی که شرکت شما ارائه می‌دهد را مشخص می کند.

استقرار فرآیندهای کسب و کار قدرتمند

قبل از اینکه بتوانید مدل کسب و کار خود را اجرایی کنید، نیاز دارید تا درک مناسبی از فعالیت های ضروری و مورد نیازی داشته باشید که برای کاربردی شدن و کارایی هرچه بیشتر مدل کسب و کار شما ضروری می باشد.
فعالیت های کلیدی کسب و کار خود را با بررسی و تحلیل ابعاد ضروری محصولات و خدمات پیشنهادی اصلی، شناسایی کنید.
آیا مسئولیت شما ارائه خدمات خاص، تحویل محصولات خاص و یا مشاوره می باشد؟

شناسایی منابع کلیدی کسب و کار قدرتمند

شرکت شما برای انجام فرآیندهای روزانه، یافتن مشتریان جدید و رسیدن به اهداف تجاری به چه چیزی نیاز دارد؟
منابع ضروری کسب و کار را مستند کنید تا مطمئن شوید که مدل کسب و کار شما به اندازه کافی برای تامین نیازهای کسب و کار شما آماده است.
نمونه های رایج منابع، ممکن است شامل یک وب سایت، سرمایه، دفاتر و انبارها، مالکیت معنوی و لیست مشتریان باشد.

توسعه ارزش پیشنهادی محصولات و خدمات

برای توسعه ارزش پیشنهادی بهترین مدل کسب و کار قدرتمند، باید به سوالات زیر پاسخ دهید:
– چگونه شرکت شما در بین رقبا متمایز خواهد شد؟
– آیا خدمات نوآورانه، محصول جدید و انقلابی یا تغییر جدید و یا پیچ و تاب خاص در محصولات و خدمات قدیمی را ارائه می دهید؟
تعیین دقیق آنچه مدل کسب و کار قدرتمند شما ارائه می دهد و اینکه چرا از رقبا بهتر است، آغاز یک پیشنهاد ارزش قوی برای بهترین مدل کسب و کار می باشد.

تعیین شرکای تجاری کلیدی

هیچ کسب و کار قدرتمندی، بدون شرکای کلیدی که در توانایی کسب و کار برای خدمت به مشتریان نقش دارند، نمی تواند به درستی کار کند (چه رسد به اینکه به اهداف تعیین شده برسد).
هنگام ایجاد بهترین مدل کسب و کار، شرکای کلیدی خود را انتخاب کنید. بعضی از این شرکای کلیدی، ممکن است در دسته های زیر قرار بگیرند:
– تامین کنندگان
– اتحادهای استراتژیک
– یا شرکای تبلیغاتی

طراحی استراتژی ایجاد و رشد تقاضا

به جز مواردی با رویکرد رادیکال برای راه اندازی شرکت، به استراتژی خاص نیاز دارید که موجب علاقه مشتریان به کسب و کار شما می شود که سود، لید و سرنخ ایجاد کند و برای فروش موفق، طراحی شده است.
برای انجام این مهم باید به سوالات زیر پاسخ دهید:
– مشتریان، چگونه شما را پیدا خواهند کرد؟
مهمتر از آن، زمانی که از برند شما آگاه شدند،
– شما چه کاری باید انجام دهند؟
توسعه یک استراتژی ایجاد و رشد تقاضا، طرحی از سفر مشتری ایجاد می کند و در عین حال انگیزه های کلیدی برای اقدامات آینده را مستند می کند.

آماده سازی فضای کسب و کار برای نوآوری های بیشتر

هنگام راه اندازی یک شرکت و توسعه یک مدل کسب و کار قدرتمند، طرح کسب و کار (Business Plan) شما براساس مفروضات زیادی بنا نهاده می شود.
به هر حال تا زمانی که کسب درآمد و سودآوری شروع نشود، واقعاً نمی توان اطمینان ایجاد کرد که آیا مدل کسب و کار شما نیازهای مداوم مشتریان را برآورده می کند یا خیر.
به همین دلیل، مهم است که فضای کسب و کار برای نوآوری های بیشتر در آینده ایجاد کنیم.
یکی از اشتباهات رایج و حیاتی هر کسب و کاری این است که مدیران و کارکنان، طرح اولیه را به صورت ثابت و بدون تغییر و تصحیح در نظر بگیرند.
برای پرهیز از این اشتباه باید طرح را به صورت دوره ای بررسی نمایند و تغییرات مورد نیاز را اعمال کنند.

 

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره مدیریت برند

خدمات مشاوره مدیریت محصول

خدمات مشاوره مدیریت نوآوری

کارآفریی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
بهترین مدل کسب و کار، نقشه برنامه ای است که ارزش ویژه متناسب با نیاز مشتریان هدف را طراحی می کند. طراحی و تدوین مدل کسب و کار به سادگی تکمیل فرم های Business Plan یا انتخاب محصول خاص و پیگیری شرایط آن نمی باشد.

نویسندگان:
Larry Alton
منبع: Entrepreneur
ترجمه: BusinessTK

Keywords:
بهترین مدل کسب و کار
انواع مدل کسب و کار
مدل کسب و کار قدرتمند
کسب و کار قدرتمند

ناحیه صنعتی جیجانکوه - استان همدان - businesstk.com

ناحیه صنعتی جیجانکوه – استان همدان

ناحیه صنعتی جیجانکوه - استان همدان ناحیه صنعتی جیجانکوه ناحیه صنعتی جیجانکوه(شهرک و منطقه صنعتی) در استان همدان واقع شده است....
شهرک صنعتی عبدل آباد - استان سمنان - businesstk.com

شهرک صنعتی عبدل آباد – استان سمنان

شهرک صنعتی عبدل آباد - استان سمنان شهرک صنعتی عبدل آباد شهرک صنعتی عبدل آباد (شهرک و منطقه صنعتی) در استان سمنان ، شهرستان سرخه،...
شهرک صنعتی دیواندره - استان کردستان - businesstk.com

شهرک صنعتی دیواندره – استان کردستان

شهرک صنعتی دیواندره - استان کردستان شهرک صنعتی دیواندره شهرک صنعتی دیواندره(شهرک و منطقه صنعتی) در استان کردستان واقع شده است....
سرمایه گذاری فیلتر تصفیه کننده خروجی هوا ثبت 109826 - BusinessTK.com

سرمایه گذاری فیلتر تصفیه کننده خروجی هوا ثبت 109826

سرمایه گذاری فیلتر تصفیه کننده خروجی هوا ثبت 109826 سرمایه گذاری برای تولید فیلتر تصفیه کننده خروجی هوا اختراع فیلتر تصفیه کننده...
اصول مدیریت برند - https://businesstk.com/

اصول مدیریت برند

اصول مدیریت برند   مدیریت برند دارای ارکان، اصول و توابعی است که با در نظر گرفتن آن می توان مدیریت برند موفق تر و برند قوی...
[instagram-feed captionlinks=true]
برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile

برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile

برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile

مدیریت نوآوری چابک برای استفاده از فرصت های بازار

تیم ها و گروه های نوآوری چابک(Agile)، به شرکت ها کمک می کنند تا با چرخش و انعطاف سریع، منفعت و سود مناسبی از فرصت های بازار به دست آورند.

موفقیت برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک

چه چیزی باعث می شود تا برنامه ریزی ها برای نوآوری و مدیریت نوآوری، موفقیت آمیز باشد؟
با بررسی عملیاتی مدیریت نوآوری و کندوکاو در مباحث بزرگان مدیریت نوآوری، می توان دریافت که چگونه تیم ها و گروه های نوآوری چابک(Agile)، به شرکت ها کمک می کنند تا با چرخش و انعطاف سریع، منفعت و سود مناسبی از فرصت های بازار به دست آورند.

برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile

برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile

تجزیه و تحلیل شکست ها و موفقیت های برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک

اگر موفقیت و شکست های مدیریت نوآوری و برنامه ریزی های آن را بررسی کنیم، با دو موضوع جالب، مواجه خواهیم شد.
– متاسفانه بین 70% الی 90% برنامه ریزی های نوآوری با شکست مواجه می شوند.
– با تمرکز بر نمونه های موفق برنامه ریزی نوآوری، متوجه می شویم که بیش از 60% این نمونه های موفق نوآوری، چرخش، سازگاری یا تغییرات قابل توجهی از مفهوم ابتدایی و اصلی خود داشته اند.

نمونه برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile

به عنوان مثال، خالقان وب سایت Y*u*u*T*u*b*e در ابتدا در نظر داشتند تا این وب سایت یک محل گردهمایی آنلاین باشد؛ اما برنامه ریزی نوآوری آنان طوری که انتظار داشتند، پیشرفت نکرد.
با توجه به این عدم موفقیت اولیه، آن ها متوجه شدند که اگر اجازه دهند تا همان مخاطبان، ویدئوهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارند، به موفقیت بهتر و خاصی دست خواهند یافت که امروزه همه ما شاهد آن هستیم.
بنابراین باید توجه داشته باشیم که هدف اصلی ما برای تیم ها و گروه های مدیریت نوآوری همین موضوع می باشد.

تیم های نوآوری چابک و Agile

باید تلاش کنیم تا تیم ها و گروه های متخصص را به گونه ای ایجاد و رهبری کنیم تا فرصت های ایجاد شده در بازار هدف را همانند شرکت ها و استارت آپ های موفق، به خوبی مد نظر قرار دهند.

و این موضوع به این معنی می باشد که ما باید تیم ها و گروه های نوآوری با مشخصات زیر را تشکیل دهیم:
– با اندازه مناسب و تا جای ممکن کوچک
– چند رشته ای از طیف های تخصصی گوناگون
– کارآفرین و نوآور
– بسیار سازگار و سازش پذیر با شرایط داخلی
سپس باید این تیم ها را در میانه های مراکز راهبری شرکت و سازمان قرار دهیم.

پس از استقرار این تیم ها در این مراکز راهبری، باید وظایف پیچیده و مبهم آن ها را مشخص نماییم و از این تیم ها بخواهیم تا این وظایف پیچیده را به اجزای کوچک تر تقسیم نمایند تا شرکت بتواند براساس این وظایف کوچک و متوالی، در راستای الویت های اصلی خود به صورت 100% در زمان مناسب، حرکت نماید.

برنامه ریزی مدیریت نوآوری

برای این مهم این تیم ها و گروه های نوآوری باید بتوانند نمونه های اولیه محصول و یا خدمات را به سرعت طراحی و به صورت آزمایشی به مشتریان عرضه نمایند تا شرکت به سرعت متوجه شود که چه محصولاتی مناسب است و چه محصولاتی نامناسب؛ سپس متناسب با این یادگیری، پذیرش و سازگاری در شرکت و سازمان ایجاد نمایند.

با انجام برنامه ریزی های نوآوری و فعالیت های آن به شکل صحیح و مناسب، این تیم های نوآوری به طرز قابل توجهی موفق خواهند بود.

آن ها با تلاش به موقع و مناسب، نرخ موفقیت مدیریت نوآوری را حدودا 250% تا 500% افزایش خواهند داد.

با توجه به تجربیات قبلی، می دانیم که مشتریان با خدمات حاصل از فعالیت این تیم ها، رضایت بیشتری خواهند داشت و می دانیم خود تیم ها و اعضای آن ها نیز پربارتر و خوشحال تر خواهند بود.

باید دقت نماییم که همواره شرایط مناسب و هم زمان برای مدیران اجرایی جهت تشکیل تیم ها و گروه ها با این شرایط وجود نخواهد داشت؛
پس باید مدیران اجرایی راه هایی را بیابند تا تیم ها و گروه های نوآوری با مشخصات و ویژگی های توصیفی را ایجاد نمایند.

 

 

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره مدیریت نوآوری

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره ساختار سازمانی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره توسعه کسب و کار

نوآوری به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
برنامه ریزی مدیریت نوآوری چابک و Agile برای تیم ها و گروه های نوآوری چابک(Agile)، به شرکت ها کمک می کند تا با چرخش و انعطاف سریع، منفعت و سود مناسبی از فرصت های بازار به دست آورند.

بازنگری استراتژی سازمان در شرایطی که محیط شرکت و سازمان (نزدیک و دور و اکوسیستم)، تغییرات اساسی داشته اند و رویکرد قبلی، تناسب و پایداری مناسب را ندارد و یا اینکه سازمان و شرکت به تکامل رسیده است و شما به اهداف استراتژیک خود رسیده اید، امری بسیار ضروری می باشد.

نویسنده:
Darrell Rigby
منبع: Bain
مترجم: BusinessTK

Keywords:
برنامه ریزی مدیریت نوآوری
مدیریت نوآوری چابک
مدیریت نوآوری چابک و Agile
نوآوری چابک و Agile
چابک و Agile

نمایشگاه عتیقه جات هنری هلند اسفند 1402 TEFAF - businesstk.com

نمایشگاه عتیقه جات هنری هلند اسفند 1402 TEFAF

نمایشگاه عتیقه جات هنری هلند اسفند 1402 TEFAF نمایشگاه عتیقه جات هنری هلند 2024 TEFAF نمایشگاه عتیقه جات هنری TEFAF ماستریخت...
فرآیند نوآوری

فرآیند نوآوری در 5 مرحله

فرآیند نوآوری در 5 مرحله   نوآوری نوآوری به معرفی کیفیت جدید از یک کالا یا کالای جدید، نوآوری بازار، روش تولید جدید، منبع...
[instagram-feed captionlinks=true]
استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

آیا شرکت شما هم از استراتژی قیمت گذاری پیچیده ای استفاده می کند؟

استراتژی قیمت گذاری تقلیدی

از آنجا که فروشگاه های اینترنتی، هزاران بار قیمت های خود را در طول روز تغییر می دهند، وسوسه برانگیز است که شما هم این رفتار را تقلید کنید و تا آنجا که ممکن است و می توانید قیمت های محصولات و خدمات خود را پویا و دینامیک در نظر بگیرید.

تعادل هنر و علم در قیمت گذاری

هنر و علم قیمت گذاری، همواره تعادل ظریفی داشته است اما امروزه این موضوع بسیار چالشی شده است؛ زیرا مشتریان و خریداران به راحتی و با چند کلیک می توانند قیمت های شما را با دیگران مقایسه کنند و در واقع اطلاعات محصولات و خدمات رقابتی، همواره در اسکرین گوشی مشتریان وجود دارند.

استراتژی قیمت گذاری

استراتژی قیمت گذاری یا بهینه سازی قیمت ها

 

مصرف کنندگان و مشتریان بسیار آگاه تر شده اند و وفاداری آن ها نسبت به گذشته بسیار متزلزل تر شده است. در این شرایط برای ادامه دادن، خرده فروشان باید قیمت گذاری را متناسب با تغییرات همیشگی در محیط اطراف، مدیریت کنند.

تغییرات موثر بر استراتژی قیمت گذاری
این تغییرات همیشگی عبارتند از:
– ورودی های متغیر لحظه ای
– تغییرات مداوم و آنی در موجودی انبارها
– موقعیت ها و جایگاه های مناسب
– ترجیحات و اولویت های خریداران
– داده های رفتاری رقبا

به همین دلیل اگر خرده فروشان به مسائل فوق بی توجه باشند، ریسک بزرگ و قابل توجهی برای از دست دادن سرمایه خود در قیمت گذاری و پروموشن خواهند داشت؛ و این موضوع موجب تعاملات غلط و اشتباه می شود.

زیرا فقدان قابلیت تجزیه و تحلیل، پیش بینی نامناسب و به موقع و یا پیگیری افزایش حاشیه سود در پروژه ها، مقدمات بروز این ریسک ها و ضرردهی های فراوان دیگر هستند.

هوش مصنوعی برای بهینه سازی قیمت

به همین دلیل کاربرد هوش مصنوعی (AI)، برای بهینه سازی قیمت گذاری به صورت روزافزون مشاهده می شود و بنا بر پیش بینی ها، مجموعه هزینه انواع هوش مصنوعی تا انتهای سال 2022 برای خرده فروشان جهان، به حدود بیش از 7 بیلیون دلار خواهد رسید.

حتی خرده فروشان قدیمی و بزرگی همچون Kohl’s و Walmart بر روی نرم افزارهای قیمت گذاری خاصی، سرمایه گذاری کرده اند که با هوش مصنوعی کار می کنند؛ زیرا انتظار دارند که این روش قیمت گذاری، موجب افزایش فروش و بهینه سازی حاشیه سود آن ها خواهد شد.

از آنجا که اکثر خرده فروشان در حال رقابت هستند تا بازگشت سرمایه مورد انتظار خود را ایجاد کنند. با این حال، فراوانی با از بین بردن راه اندازی های گران و رجوع به مسیر قدیمی تصمیم گیری، جریان را معکوس کرده است.

سوال اصلی این جاست که کدام راه درست است؟

بهینه سازی قیمت گذاری

بهینه سازی قیمت ها بر این اساس است که مطمئن باشیم بر مبنای یک جواب تحلیلی صحیح، رفتار کرده ایم؛ اما در بیشتر مواقع، براساس اهداف و اینکه چگونه قیمت گذاری بر تصمیم گیری های کلی کسب و کار شما تاثیر می گذارد، بیشتر از یک جواب صحیح برای این مسائل وجود دارد.

با این حال که می دانیم بهینه سازی قیمت ها مطمئنا پشتیبانی و مشاوره مناسب در اختیار ما می گذارد(پروژه ها و موارد موفق و متعددی در این زمینه وجود دارد)، اما استراتژی قیمت گذاری مناسب مبتنی بر پژوهش و تحقیقات علمی نیز ضروری است و یکی از اجزای اصلی مدیریت قیمت گذاری می باشد.

در نهایت باید به این نکته توجه داشته باشیم که مدیریت قیمت گذاری یکی از موضوعات پیچیده هر سازمان و شرکتی است که باید در آن مرچندایزینگ، برنامه بازاریابی و عملکرد و عملیات فروشگاه ها را نیز در نظر گرفت.

تفاوت مدیریت استراتژی قیمت گذاری و بهینه سازی قیمت گذاری

مدیریت قیمت گذاری عبارت است از قیمت گذاری براساس اطلاعات ورودی از قبیل:
– هزینه ها
– تامین مالی فروشنده ها
– قیمت های رقبا
– قوانین مربوط به خدمات و محصولات
– و …

از طرف دیگر، بهینه سازی قیمت گذاری، فرآیند محاسبات و یافتن بهترین قیمت مناسب و بهینه برای هر محصول و خدمت براساس داده های قبلی است.

مدیریت قیمت گذاری را باید بر مبنای استراتژی های قیمت گذاری انجام داد اما بهینه سازی قیمت ها تمایل به بررسی و حل مسائل کوتاه مدت دارد و بر روی حاشیه سود، متمرکز می باشد.

جواب سوالاتی از قبیل موارد زیر در حوزه مدیریت استراتژی داده می شود:
– چگونه قیمت گذاری متناسب با ارزش پیشنهادی می شود؟
– چه میزان باید نسبت به رقبا بهتر باشیم؟
– قیمت گذاری های روزانه چه تاثیری دارد؟
– پروموشن ها و نشانه گذاری ها چه تاثیری بر قیمت گذاری دارند؟
– و …

از طرف دیگر بهینه سازی قیمت گذاری، اغلب دستیابی به اهداف درازمدت را غیرممکن می سازد و موجب تاثیرات ادراکی می شود.

به این معنی که در زمان افزایش قیمت و مدیریت حاشیه سود، باعث ایجاد بایاس ها و جانب داری های متعدد در تصمیم گیری می شود؛ و ریسک انحراف از هدف اصلی مبتنی بر تفکر توسعه و رشد را افزایش می دهد.

مدیریت استراتژی قیمت گذاری مناسب یا نرم افزار قیمت گذاری؟

باید در نظر داشته باشیم که مدیریت قیمت گذاری، فعالیتی مداوم و همیشگی با ساختاری شخصی سازی شده و مشخص است که عوامل مختلف ذهنی را در بر می گیرد؛ اما از طرف دیگر بهینه سازی قیمت گذاری، معمولا رویکردی ناقص است که نمی تواند جایگزین استراتژی های مناسب برای دستیابی به اهداف طولانی مدت شود.

نرم افزارهای قیمت گذاری، زمانی که بر مبنای اصول اساسی استراتژی قیمت گذاری اجرا شوند مفید واقع خواهند شد اما مطمئنا به استراتژی قیمت گذاری مشخص و سیستم ها و روش هایی که به خوبی برای مدیریت دسته های محصولات و خدمات طراحی شده اند، نیاز خواهد داشت.

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

واحد مستقل خدمات مدیریت ریسک

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره استراتژی

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

خدمات مشاوره توسعه کسب و کار

ادج استراتژی به عنوان نیاز روز

شرح مختصر:
استراتژی قیمت گذاری و مدیریت قیمت گذاری، فعالیتی مداوم و همیشگی با ساختاری شخصی سازی شده و مشخص است که عوامل مختلف ذهنی را در بر می گیرد؛ اما از طرف دیگر بهینه سازی قیمت گذاری، معمولا رویکردی ناقص است که نمی تواند جایگزین استراتژی های مناسب برای دستیابی به اهداف طولانی مدت شود.

نویسنده:
Filip Nemeth
منبع: AlixPartners
مترجم: BusinessTK

Keywords:
استراتژی قیمت گذاری
مدیریت قیمت گذاری
بهینه سازی قیمت گذاری
نرم افزار قیمت گذاری
قیمت گذاری با هوش مصنوعی

استراتژی های بازاریابی B2B

استراتژی های بازاریابی B2B با 7 ایده مناسب

استراتژی های بازاریابی B2B با 7  ایده مناسب 7 ایده مناسب و استراتژی متمایز در سال 2022 برای استراتژی بازاریابی B2B و بازاریابی...
پیشنهاد افزایش سرمایه تولید مواد اولیه الیاف مصنوعی شهریور 1402 - BusinessTK.com

پیشنهاد افزایش سرمایه تولید مواد اولیه الیاف مصنوعی شهریور 1402

پیشنهاد افزایش سرمایه تولید مواد اولیه الیاف مصنوعی شهریور 1402 پیشنهاد افزایش سرمایه تولید مواد اولیه الیاف مصنوعی پیشنهاد...
[instagram-feed captionlinks=true]
قیمت گذاری متعادل مدلی برای ترید مارکتینگ B2B

قیمت گذاری متعادل مدلی برای ترید مارکتینگ B2B

قیمت گذاری متعادل مدلی برای ترید مارکتینگ B2B

Business To Business

سازمان های B2B (Business to Business) همواره با تعیین قیمت مناسب برای محصولات و خدمات، دست و پنجه نرم می کنند و این موضع به میزان بسیار زیادی می تواند سود آن ها را تغییر دهد.

قیمت گذاری متعادل B2B

بر اساس پژوهش ها، بهینه کردن قیمت محصولات و خدمات در شرکت های B2B، تا 15 درصد سود شرکت را افزایش می دهد.

تردید مارکتینگ B2B

دینامیک خاص و بی همتای سیستم های B2B، موجب می شود تا اکثر مدیران به این باور برسند که قیمت گذاری کاری بسیار پیچیده است و یا این موضوع مسئله ای آنچنان حساس است که نمی توان به راحتی به این موضوع وارد شد و قیمت ها را تغییر داد.

به همین دلیل قیمت گذاری متعادل همواره در انتهای لیست دستور جلسه مدیران ارشد سازمان ها و شرکت ها قرار می گیرد.
لیست دستور جلسه ای که در آن بیشتر به رشد حجم فروش و سهم از بازار در ترید مارکتینگ B2B و یا کاهش هزینه ها پرداخته می شود.

با وجود تمامی این مسائل، بازدهی و سود B2B تا کنون نیز بسیار زیاد بوده است. در مطالعه ای سازمان KEARNEY، بر روی بیش از 1600 شرکت در 5 کشور انجام داده است می توان دریافت که با بهینه کردن قیمت گذاری و قیمت گذاری متعادل می توان سود ناخالص را در طول 3 سال به صورت میانگین 15 درصد افزایش داد.

در این مقاله قصد داریم تا ابزار ویژه و خاص قیمت گذاری متعادل محصولات و خدمات برای رویارویی با چالش مارکتینگ B2B در سازمان های B2B معرفی کنیم.

قیمت گذاری متعادل

قیمت گذاری متعادل ابزاری است که قانون قدیمی “تفرقه بینداز و حکومت کن” را بازنگری می کند و زیر سوال می برد.

اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار

پیچیدگی سازمان های B2B و ترید B2B و معاملات مربوط به آن را می توان به 10 عامل مهم در اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار تقسیم بندی کرد:

– فروشنده

1. هزینه های اولیه
2. هزینه های مبدل و ثانویه
3. خصوصیات محصول و خدمات
4. هزینه حمل و نقل

– بازار

5. رقابت
6. محصولات و خدمات جایگزین

– خریدار

7. روابط استراتژیک
8. نیاز سفارشی سازی
9. حجم سفارشات، فوریت و تحویل
10. عوامل مالی و اعتباری

در حالی که ساختار فراگیر قیمت گذاری، تغییرات و نوسانات در این عوامل را می توان در 2 سطح زیر تقسیم بندی کرد:
– تعییین قیمت
– گرفتن قیمت

قیمت گذاری متعادل مدلی برای تردید مارکتینگ B2B

قیمت گذاری متعادل مدلی برای تردید مارکتینگ B2B

 

تردید مارکتینگ B2B

رویکرد مدل قیمت گذاری متعادل، به میزان قابل توجهی برای شرکت هایی که بر حجم محصولات و خدمات تاثیری ندارد، منجر به افزایش تحقق قیمت ها می شود.

این افزایش تحقق حدود 0.5 درصد برای شرکت های کالاهای سخت افزاری و حدود 2 تا 7 درصد برای سایر شرکت های و سازمان های B2B می باشد.

و این افزایش تحقق، بازخورد گردشی مثبتی ایجاد می کند که موجب تغییرات رفتاری در فروش شرکت و سازمان می شود.

و این تغییر رفتاری در فروش، موجب ارتقا عملکرد سازمان در اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار خواهد شد.

اگر بخواهید از این مدل در شرکت خود استفاده کنید، کدام عامل را برای قیمت گذاری متعادل موثرتر می دانید؟

واحد مستقل مشاوره مدیریت

 

واحد مستقل خدمات مدیریت استراتژی

خدمات مشاوره قیمت گذاری

خدمات مشاوره برنامه ریزی فروش

خدمات مشاوره مدل کسب و کار

ادج استراتژی به عنوان نیاز روز

واحد مستقل مشاوره مدیریت

 

شرح مختصر: قیمت گذاری متعادل مدلی برای تردید مارکتینگ B2B با درنظر گرفتن پیچیدگی سازمان های B2B و ترید مارکتینگ B2B و معاملات مربوط به آن، به 10 عامل مهم در اکوسیستم فروشنده، بازار و خریدار تقسیم بندی می شود.

منبع: KEARNEY
مترجم: BusinessTK

Keywords:
قیمت گذاری متعادل
تردید مارکتینگ B2B
مارکتینگ B2B
Business To Business
اکو سیستم فروشنده، بازار و خریدار